یکی از اسرای دفاع مقدس میگوید: «مسئول اسارتگاه آمد و گفت: از طرف رئیسجمهور عراق صدام برایتان هدیه فرستاده شده است که فردا به شما میدهیم. بسیار کنجکاو بودیم که بدانیم هدیه صدام چیست!»
شبی نیروهای عراقی آب را به سمت سنگرهای رزمندهها در طلائیه پمپاژ کرده بودند. یکی از سربازها که بدخواب شده بود، از سنگر بیرون پرید و گفت: «خدا لعنتت کند صدام! ساعت ۱۱ شب است! بگیر بخواب، فردا هر غلطی خواستی بکن!»